سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانستنی هایی راجع به شیرخشک

 

 «لاک» پسوندی است که نام خیلی از شیرخشک‌های موجود در بازار به آن ختم می‌شود. «لاک» واژه‌ای لاتین به‌معنای «شیر» است که تولیدکنندگان شیرخشک از دیرباز از آن برای نامگذاری محصولاتشان استفاده می‌کرده‌اند. 

نیازی به توضیح نیست که شیر مادر برای کودک بهترین غذاست و هیچ شیرخشکی نمی‌تواند کاملا جایش را بگیرد. اما به دلایل گوناگون خیلی از بچه‌ها چه به‌عنوان کمک غذا و چه غذای اصلی نیاز به شیرخشک پیدا می‌کنند. 

سری به بازار شیرخشک زده‌ایم، با این توضیح که هر چقدر هم که اطلاعات‌تان درباره شیرخشک کامل باشد، بازهم برای انتخاب نوع و برند مناسب کودکتان نیاز به مشورت پزشک دارید. یکسری ریزه‌کاری‌ها و تفاوت‌های جزئی هست که برای آدم غیرمتخصص قابل تشخیص نیست. در ضمن نوزاد ممکن است به انواع نادری از حساسیت یا بیماری خاص مبتلا باشد که به شیرخشک‌های خیلی ویژه نیاز پیدا کند. 
   
شیرخشک برای نوزادان نارس 
 این شیرخشک‌ها برای کودکانی که با وزنی کمتر از 2500گرم به دنیا می‌آیند مناسب هستند و به‌خاطر ملاحظات ویژه، قیمت‌شان به طرز محسوسی از قیمت شیرخشک‌های دیگر بیشتر است و معمولا بین20تا 30هزار تومان قیمت دارند.  
  
شیرخشک برای بچه‌های حساس 
 خوب وزن نگرفتن، دانه‌های قرمز رنگ روی پوست، اسهال، استفراغ، بی‌قراری و وجود خون در مدفوع، همه اینها می‌توانند نشانه‌های حساسیت به شیرخشک باشند. در این موارد، متخصص‌ها شیرخشک‌های خاصی را برای شیرخوار پیشنهاد می‌دهند. 
     
شیرخشک بزرگانه یا کودکانه؟ 
 1- بدو تولد تا 6 ماهگی، معمولا برندها، شیرخشک‌هایشان را براساس سن نوزاد با 1 (از بدو تولد تا 6ماهگی) و 2 (از6ماهگی تا یک سال) و 3 (از یک سال به بعد) مشخص می‌کنند. همچنین، ممکن است روی قوطی‌های شیرخشک به عباراتی مثل Infant formula برای شیرهای قابل استفاده از بدو تولد و follow-upformula برای شیرهای مراحل بعدی بر بخورید.

قیمت شیرخشک‌های 1، 2و 3 معمولا تفاوتی با هم ندارند ولی در بعضی برندها به‌خاطر پر و پیمان‌تر شدن شیرخشک با بالارفتن سن نوزاد، قیمت کمی (حدود 2-3هزار تومان) بیشتر می‌شود. شروع قیمت این شیرخشک‌ها در داروخانه‌ها از 14هزار تومان است و معمولا از 21-20هزار تومان بالاتر نمی‌رود. 
 
2- برای ورزشکاران، آشپزها و...، بچه‌ها تنها مشتری‌های شیرخشک نیستند و صنف شیرخشک‌ها، مشتری‌های پروپا قرص دیگری هم دارند. شیر را در مواردی به‌صورت کامل و بدون شکستن پروتئین‌ها برای مصرف بزرگسالان خشک می‌کنند تا با اضافه کردن آب بتوان از آن استفاده کرد. 

همچنین برای مصارف صنعتی،کارخانه‌های تولید شیر، بسته‌های بزرگ چندکیلویی (معمولا20یا 25کیلوگرم) تولید می‌کنند که برای مصارف بالا به‌صرفه‌تر هستند و استفاده و حمل‌ونقل آسان‌تری دارند و بر حسب کاربردهای گوناگون به انواع مختلفی مثل کم‌چرب ، پرچرب و... تقسیم می‌شوند. 

شیرخشک در تهیه بعضی دسرها و شیرینی‌ها هم به‌کار می‌رود. ورزشکارها هم، به‌ویژه قدیم‌ترها که بازار مکمل‌های پروتئینی داغ نبود، از شیرخشک در رژیم غذایی‌شان استفاده می‌کردند؛ گرچه این روزها با توجه به‌وجود مکمل‌های رنگارنگ در بازار، کمتر کسی سراغ شیرخشک می‌رود. 

جدای از اینها، بعضی‌ها هم هستند که طعم پودر شیرخشک را همینجوری دوست دارند. البته اگر جزو این دسته آخر هستید توجه داشته باشید که شیرخشک به‌خاطر غنی بودن از پروتئین و کربوهیدرات و... ممکن است باعث چاقی شود یا عوارض پوستی ایجاد کند.      

در شیرخشک‌های هایپوآلرژنیک پروتئین‌های موجود در شیر گاو را هیدرولیز میکنند

 

ویژگی‌ها: 
 شیرهای بدون لاکتوز (LF): در این شیرخشک‌ها لاکتوز شیر گاو برای کودکانی که به لاکتوز حساسیت دارند حذف می‌شود. قیمت این شیرخشک‌ها ممکن است یک تا 2هزار تومان بیشتر از شیرخشک‌های معمولی باشد. 
 
شیرخشک‌های سویا: همانطور که از اسمش پیداست این شیرها بر پایه سویا تهیه می‌شوند و برای شیرخوارهایی که با پروتئین شیر گاو کنار نمی‌آیند استفاده می‌شوند. حتما از مصرف این شیرها بدون تجویز پزشک خودداری کنید. استفاده از این شیرها معمولا به‌صورت موقت است و مصرف دائم‌شان، به‌خاطر عوارض احتمالی توصیه نمی‌شود. 
 
شیرخشک‌های هایپوآلرژنیک یا (HA): در این شیرها پروتئین‌های موجود در شیر گاو را هیدرولیزکرده و کار هضم را برای شیرخوار راحت می‌کنند. این شیرها برای شیرخوارانی با دستگاه گوارش خیلی حساس مناسبند. باتوجه به اینکه درصد قابل توجهی از نوزادانی که به پروتئین شیر گاو حساسیت دارند، با شیرهای پایه سویا هم به مشکل می‌خورند، استفاده از این نوع شیرخشک‌ها رایج و عاقلانه است. اینها حدود5-4هزار تومان گران‌تر از نمونه‌های معمولی هستند. 
 
شیرخشک‌های آنتی‌رفلاکس (AR): آنتی‌رفلاکس‌ها برای نوزادان مبتلا به رفلاکس مناسب هستند و قیمت‌شان معمولا کمی از شیرخشک‌های معمولی بالاتر است. AR‌ها هم 5-4هزار تومانی با شیرخشک‌های معمولی تفاوت قیمت دارند.  
    
هشدار؛ خارجی نخرید؛ ایرانی ببرید! 
 شیرخشک‌های موجود در بازار (غیر از یکی‌دو مورد) در داخل کشور و توسط کارخانه‌های شرکت‌های فراملیتی فعال در زمینه شیرخشک تولید می‌شوند. این کارخانه‌ها با سرمایه‌گذاری خارجی یا سرمایه‌گذاری مشترک کار می‌کنند. 

معمولا با راهنمایی گرفتن از یک متخصص، بالاخره یکی از شیرخشک‌های تولید داخل با احوال کودک شما سازگار است. اما اگر به هر دلیلی ترجیحتان بر استفاده از شیرخشک خارجی بود حتما حواستان را جمع کنید. شیرخشک‌هایی که از خارج وارد کشور می‌شوند باید برچسب فارسی وزارت بهداشت را داشته باشند. داشتن برچسب فارسی به این معناست که شیرخشک مربوطه توسط وزارت بهداشت آزمایش و تأیید شده و با خیال راحت می‌توانید از آن استفاده کنید. 

گول قیمت پایین و ظاهر خوش آب و رنگ شیرخشک‌های خارجی بدون برچسب را نخورید. حواستان باشد که شیرخشک را فقط از داروخانه‌ها تهیه کنید. اگر احیانا شیرشخشک مورد نظرتان را نتوانستید در داروخانه‌های داخل کشور پیدا کنید خودتان شخصا برای خرید اقدام کنید یا از افراد مورد اعتمادتان بخواهید که محصول را از مراکز معتبر تهیه کرده، برایتان بفرستند. یادتان باشد که شیرخشک‌هایی که از خارج وارد کشور می‌شوند باید برچسب فارسی وزارت بهداشت را داشته باشند. 


عوامل بلوغ زودرس

 فکرش را هم نمی‌کنید که این 5 عامل باعث بلوغ زودرس  فرزند شما باشند
5 عامل بلوغ زودرس
زیاد پول ‌توجیبی بگیرد
اگر نمی‌خواهید فرزند‌تان زودتر از آنچه باید بالغ و در آینده به بیماری‌های دیگری دچار شود، به او کمتر پول توجیبی بدهید. محققان می‌گویند اسکناس و فاکتورهای خرید فروشگاه‌ها نوعی ماده شیمیایی به نام بیسفنول در خود دارند که می‌تواند سلامت کودکان را به خطر بیندازد. به گزارش دیلی میل، این ماده خطرناک با بروز سرطان و بلوغ زودرس ارتباط دارد؛ چراکه این ماده شیمیایی به هورمون‌های استروژن زنان شباهت دارد و می‌تواند برای سلامت انسان و به ویژه کودکان خطرناک باشد. از آنجا که از این ماده برای ظاهر کردن نوشته‌های جوهری روی فاکتورها استفاده می‌شود، محققان می‌گویند نگه داشتن فاکتور خرید تنها به مدت 10 ثانیه باعث انتقال 5/2 میکروگرم از این ماده (BPA) به انگشتان فرد می‌شود. در حالی که به هم مالیدن فاکتور با دست میزان انتقال این ماده کشنده را تا 15 برابر افزایش می‌دهد و می‌تواند موجب ابتلای فرد به سرطان سینه، چاقی مفرط و بلوغ زودرس شود.
مادرش سیگار بکشد
مادران باردار، باید به هزار و یک دلیل سیگار را ترک کنند و یکی از این دلایل، ابتلای فرزند‌شان به بلوغ زودرس است. محققان می‌گویند دختران مادرانی که هر روز حداقل 10 نخ سیگار طی دوره بارداری می‌کشند، 3 تا 4 ماه زودتر از مادران غیرسیگاری بلوغ را تجربه می‌ کنند. از آنجا که بلوغ زودرس می‌تواند خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی، سرطان سینه و حتی مشکلات تنفسی مانند آسم را به دنبال داشته باشد، محققان توصیه می‌کنند زنان قبل از آنکه تصمیم به مادر شدن بگیرند، سیگار‌شان را ترک کنند، زیرا سیگار کشیدن می ‌تواند تعادل هورمونی را در نوزادان دچار تغییر کند که این عامل در نهایت به پایین آمدن سن بلوغ دختران منجر می‌شود.
زیاد سرش را شامپو کند
اگر کودک‌تان عاشق دوش گرفتن و استفاده از شامپوست مراقب باشید. محققان می‌گویند همین موضوع می‌تواند بلوغ زودرس را برای او به دنبال داشته باشد. به گزارش ایسنا، مواد شیمیایی موجود در قوطی‌های کنسرو خوراکی، لاک ناخن و شامپوها می‌توانند سبب بلوغ زودرس در دختران شود و خطر ابتلا به سرطان و دیابت را در آنها افزایش دهند. مواد شیمیایی موسوم به فنول‌ها، پتالیت‌ها و فیتواستروژن‌ها که در بسته‌بندی‌ها و همچنین عطرها، لوسیون‌ها و شامپوها مورد استفاده قرار می‌گیرند، متهمان ردیف اول ابتلا به بلوغ زودرس هستند و می‌توانند در آینده فرد را با سرطان و دیابت روبه‌رو کنند.
هر روز گوشت بخورد
برای سلامت فرزند‌تان هم که شده، رژیم غذایی متنوعی را در خانه اجرا کنید و دست از مصرف پی‌در‌پی گوشت بردارید، زیرا محققان می‌گویند مصرف زیاد گوشت می‌تواند موجب بروز بلوغ زودرس در دختران شود. به گزارش بی‌بی‌سی، دخترانی که در دوران کودکی زیاد گوشت می‌خورند، زودتر از دیگر دختران، ‌بالغ می‌شوند. محققان می‌گویند اگر در 3 سالگی کودکی بیش از 8 نوبت در هفته و در 7 سالگی، 12 نوبت در هفته گوشت مصرف کند، زودتر از همسالانش بالغ می‌شود. پژوهشگران می‌گویند رژیم غذایی حاوی گوشت زیاد، بدن را برای بارداری آماده می‌کند و سبب بلوغ زودرس هم می‌شود.
زیاد تلویزیون ببیند
نه به دلیل ضعیف شدن چشم و نه از دست دادن تمرکز، به دلیل مبتلا نشدن به بلوغ زودرس هم که شده، فرزند‌تان را از جلوی تلویزیون دور کنید، زیرا محققان می‌گویند تماشای بیش از اندازه تلویزیون می‌تواند باعث اختلال در تعادل هورمونی در نوجوانان و در نتیجه بلوغ زودرس شود. به نوشته بی‌بی‌سی، جلوگیری از دسترسی کودکان به تلویزیون تنها به مدت یک هفته باعث افزایش 30درصدی هورمون ملاتونین در آنها می‌شود. این هورمون که از بلوغ زودرس جلوگیری می‌کند با تماشای بی‌رویه تلویزیون در بدن آنها کاهش پیدا می‌کند. پس اگر نمی‌خواهید وضعیت هورمونی فرزند‌تان به هم بریزد و با مشکلات ناشی از بلوغ زودرس مواجه شود، تماشای تلویزیون را برایش جیره‌بندی کنید.
پدرش از خانه رفته باشد
شاید گمان کنید که نبودن یکی از والدین تنها به مشکلات عاطفی و روانی در دختر بچه‌ها منجر می‌شود و فکرش را هم نکنید که مشکلی مثل نبودن پدر در خانه، می‌تواند چه مشکلات دیگری را برای دختران‌شان به همراه بیاورد.
اما محققان می‌گویند این اتفاق علاوه بر تمام پیامدهایی که دارد، سیستم هورمونی دختران را به هم می‌ریزد و آنها را با مشکل بلوغ زودرس دچار می‌کند. به گفته آنها، دخترانی که در خانه‌های بدون پدر زندگی می‌کنند، در سنین پایین‌تر بالغ می‌شوند. به نوشته یو‌اس‌ای تودی، چنین اتفاقی می‌تواند تاثیر بیشتری روی دختران خانواده‌های مرفه بگذارد و باعث شود که دختران خانواده‌های پردرآمد، به دلیل نبود پدرشان زودتر از دیگران بالغ شوند.

منبع:bartarinha.ir


عشق در پنجم دبستان!

دوران کودکی برای یک دختر ، دوران سخت و دردناکی نیست، همه او را دوست دارند، دست بر سرش می کشند و برایش عروسک های قشنگ می خرند، تنها دغدغه او ممکن است تبعیضی باشد که والدینش بین او و برادرش ایجاد می کنند،البته اگر این احساس کوچکی و تبعیض در او بوجود آید ، تا همیشه دراو باقی خواهد ماند. 

به هر حال دختران این دوران را طی خواهند نمود و وارد یکی از حساس ترینمراحل سنین خود خواهند شد . همان سنی که در شریعت اسلام نیز بر آن تاکید شده است یعنی ورود به ده سالگی و پایان یافتن نه سالگی.از نظر علم روانشناسی، دختران کلاس چهارم دبستان را باید بسیار مراقبت کرد.در این سن ، بدلیل آغاز شدن بلوغ در آنها ، ناخواسته دچار استرس می گردند .

بسیاری از دختران در این سن ، دچار افت تحصیلی می شوند که البته به تدریج بهبود خواهد یافت اما گاهیً شدت استرس در آنها آنقدر بالا خواهد رفت که حتی ممکن است دچار شب ادراری شوند.همانطور که می دانید استرس یعنی فشار عصبی و این نوع فشار ، روحی است که بدلیل تغییرات هورمونی برای دختران بوجود خواهد آمد . در این لحظات ،والدین ، مخصوصاً مادر و یا خواهر همسن یا بزرگتر نقش مهمی را در آرامش بخشیدن به دختران در حال بلوغ را خواهند داشت . برای همین بسیار لازم است که این افراد توانائی درک دختر چهارم دبستان را داشته باشند و همراز و هم صحبت او شوند.

دختران در کلاس پنجم دبستان با اولین جرقه های عشق و علاقه روبرو می شوند و این احساسات در وجودشان برانگیخته می شود. دختران در این سن ، ناخودآگاه از جنس مقابل خود خوششان می آید .ناخودآگاه به پسرها نگاه می کنند. در برخی از خانواده ها که روابط بی قید و بندتری دارند و فکر می کنند دختر در سن ده سالگی نیاز به رعایت حجاب و یا درک محرم و نامحرم ندارد و اجازه می دهند که مثلاً دخترعمو با پسرعمو یا پسرخاله همبازی بوده و دست در دست یکدیگر راه بروند .

دختران در این سن هیچ درکی از عشق ندارند، اما به هر حال احساسی که در گذشته به عروسک هایشان داشته اند در حال انتقال به موجودی بنام پسر است!

در این سن دیده می شود که دختر و پسر در زمانی که دستان یکدیگر را گرفته اند ، گاهاً به یکدیگر نگاه کرده و ناخواسته به یکدیگر لبخند می زنند . همین لبخند به ظاهر معصومانه نشان دهنده اولین جرقه های عشق و احساس در آنهاست.

اما تفاوت این عشق با عشقی که بعداً به سراغ آنها خواهد آمد در این است که دختران در این سن می دانند که از پسرها خوششان می اید و پسرها برایشان جذاب شده اند اما دلیل آن را د رک نمی کنند و تقریباً می توان گفت که این

واکنش ها غیرارادی و غریزی است و فقط پاسخی به احساس در حال شکفته شدن است.

لازم به ذکر است که این نوع واکنش در پسران در مقطع راهنمائی و از کلاس دوم راهنمائی به بعد اتفاق می افتد.

به هر حال این اتفاق یکی از بزرگترین و شاید مهمترین اتفاق زندگی یک زن است و نقش تربیت والدین در این لحظات بسیار بالا و حساس است.

از والدین متعهد انتظار می رود که اول مراقب دختران خود باشند و وقت بیشتری به او اختصاص دهند، سپس دخترشان را برای بلوغ آماده کنند، باید طوری او را تربیت کنند که بداند هر احساسی که در بلوغ به سراغش می آید ، احساس درست و صحیحی نیست.اجرای دستورات دینی بهترین کلید تربیتی و آگاهی بخشیدن به دختر است . او یکی دوسال است که از لحاظ دینی به بلوغ رسیده و باید همانند مادرش به وسیله دستورات دین از خود محافظت کند و بندگی پروردگار مهربان را به جای آورد تا بنده غرایز خود نشود.

 وارد شدن خداوند در زندگی هر فرد چیزی به نام خوشبختی ، شادی ، آرامش ،امنیت و تمام احساسات خوب را به ارمغان خواهد آورد.

هیچکس از اجرای صحیح دستورات دینی دچار ضرر ، افسردگی و گمراهی نشده است و چه خوب است که از همین سال های اولیه عمر و بلوغ ، خداوند همراه دختران خوب و پاکمان باشد! همانطور که می دانید ، در یکی از ضرب المثل های فارسی آمده است : خشت اول چون نهد معمار کج ...

شاید بتوان به راحتی گفت که این لحظات برای دختران همانند پایه گذاری همان خشت اول است و معمار آن کسی به غیر از والدین و مسئولان تربیتی نخواهند بود. والدین گرامی اگر این مرحله از وظایف خود را به درستی انجام دهند ، حتی خودشان نیز دیگر مشکلات زیادی برای تربیت فرزندانشان در آینده نخواهند داشت و نیز مطمئن خواهند بود که فرزندانشان گرفتار بسیاری از مشکلات وعواقب آن نخواهند شد.


نتایج نظرسنجی زنان شادتر هستند یا مردان ؟

 

بر اساس تحقیقات صورت گرفته در واقع سوال « زنان شادترند یا مردان؟ » صحیح نیست، چون به طور کلی شادی در زنان و مردان متفاوت است.

 

بر اساس آمار جدید،  شادی زنان در 30 سال گذشته کاهش یافته و نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که زنان در مقایسه با مردان دو برابر بیشتر دچار افسردگی می‌شوند. نقش تفاوت‌های جنسیتی در افسردگی تایید شده و مطالعات نشان داده‌اند که عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی علت اصلی این اختلاف هستند.

 

زنان به احساسات مثبت، مانند شادی بیش از مردان حساسند. بنابراین به نظر می‌رسد عدم این احساسات مثبت، خطر ابتلا به افسردگی در زنان را افزایش می‌دهند. البته زنان بیش از مردان به درمان افسردگی و رفع این مشکل می‌پردازند.

 

مطالعات اولیه در زمینه شادی بر اساس جنسیت نشان داد مردان و زنان برای ابراز احساسات متفاوت هستند. زنان بیش از مردان احساس شادی  و ترس را بیان می‌کنند و در نتیجه پیوند اجتماعی آنان با دیگران بیشتر و حاکی از نقش اجتماعی زنان از دیرباز است. مردان، احساس خشم و غرور را بیش از زنان بیان می‌کنند که این مورد هم تاییدکننده نقش مردان از گذشته تا به امروز است.

 

تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که این تفاوت‌ها فقط اجتماعی نیستند،  بلکه جنبه ژنتیکی نیز دارند. به همین دلیل زنان در آزمون‌های استاندارد تشخیص عاطفه، حساسیت اجتماعی و همدلی نمره بالاتری نسبت به مردان کسب ‌کردند.

 

زنان وقتی که احساسات را پردازش می‌کنند از مناطق بیشتری از مغز که حاوی نورون‌های آینه‌ای  است استفاده می‌کنند. این نورون‌ها اجازه می‌دهند ما جهان را از دیدگاه دیگران تجربه کنیم تا بتوانیم اقدامات و نیت‌های آنان را درک کنیم و شاید دلیلی بر درک بهتر زنان از غم و اندوه دیگران است.

 

مردان شاد

زنان بیش از مردان احساس شادی و ترس را بیان می‌کنند

 

از دیدگاه روان‌شناختی، مردان و زنان از لحاظ بیان احساسات متفاوتند و زنان به استثنای خشم، احساسات بیشتری را تجربه و احساسات خود را بیشتر با دیگران به اشتراک می‌گذارند. زنان، احساسات اجتماعی بیشتری نسبت به مردان مانند حس قدردانی دارند که با حس شادی آنان مرتبط است و در نتیجه شادی زنان بیشتر وابسته به روابط با دیگران است.

 

با این حال هرچند زنان اغلب احساس خشم را مانند مردان به شدت احساس می‌کنند، اما به طور آشکار آن را بیان نمی‌کنند. در واقع مردان خشم خود را بر دیگران خالی می‌کنند، اما زنان خشم خود را فرو برده و این مورد یکی از موارد آسیب‌پذیر در ابتلا زنان به استرس و افسردگی است.

 

نتایج مطالعات نشان می‌دهد که مردان دارای توانایی بیشتری در حل مسئله و انعطاف‌پذیری شناختی هستند که این موضوع می‌تواند به انعطاف‌پذیری بیشتر آنان کمک کند.

 

این نابرابری شادی به این معنی است که حفظ وضعیت شادی در زنان، زمانی که با انتظارات و محدودیت‌های اجتماعی مواجه می شوند بسیار دشوار است. تحقیقات در زمینه استرس نشان می‌دهد که زنان احتمال بیشتری دارد که دیگران را به خود ترجیح دهند و در طول زمان این مورد می‌تواند منجر به استرس و خشم زنان در آینده شود.

 

زنان به طور کلی درستی چیزی را بر احساس شادی ترجیح می‌دهند، در حالی‌که مردان در جستجوی شادی هستند. مطالعات نیز نشان داده که زنان نسبت به مردان به اخلاقیات اهمیت بیشتری می‌دهند و اگر در انجام اخلاقیات کوتاهی کنند احساس ناراحتی بیشتری دارند. این اخلاق زنان نیز باعث می‌شود تا کارهای اخلاقی بیشتری انجام دهند و در نهایت، این عمل به آنان شادی، صلح و رضایت بیشتری می‌دهد.

 

نتایج این تحقیق نشان می‌دهد خوشبختی صرفا کارکرد تجربه فردی نیست، بلکه در گرو ارتباطات اجتماعی با افراد است. شادی فراگیر بوده و بر روی سلامت هر فرد نیز تاثیر می‌گذارد.نتی

 


به کدام یک مبتلا هستید: افسردگی یا افسردهحالی؟

«پیام افسرده‌خویی به فرد این است که برو گوشه‌ای، فرار کن و تنها باش. در حالی که در افسردگی اساسی فرد افکار خودکشی دارد. نحوه خورد و خوراک و خوابش تغییر می‌کند. معمولاً این افراد از روز بدشان می‌آید و شب‌ها را ترجیح می‌دهند. دائم گریه می‌کنند. در یک جمله در افسردگی حاد فرد حال تکان خوردن ندارد و به این سادگی‌ها هم قابل حل شدن نیست و معمولاً با کمک و مداخله خانواده افراد به روانپزشک مراجعه می‌کنند.»

 

«حتماً برای شما هم پیش آمده که یک روز از خواب بلند شوید در حالی که دست و دل‌تان به هیچ کاری نمی‌رود. بی‌حوصله و خسته بوده‌اید. نه دل‌تان می‌خواسته سر کار بروید یا به کارهای روزمره‌تان برسید، نه حتی ترجیح داده‌اید همه روز را در تختخواب‌تان بگذرانید. اصلاً چه کسی است که این حس‌ها را تجربه نکرده باشد. یک روز، دو روز و شاید چند روزش هم طبیعی باشد اما اگر این احساس طولانی شود، آن وقت چه؟ توان مقابله با این همه انرژی منفی را دارید؟ انرژی منفی که اسمش را گذاشته‌اند افسردگی. سال گذشته را با نام همین بیماری نامگذاری کردند و همه را تشویق کردند که درباره‌اش حرف بزنند. حالا بگذارید ما هم کمی درباره آن حرف بزنیم. بنشینیم پای درد دل کسانی که این حس را تجربه کرده‌اند و روان‌شناسانی که به ما توصیه‌هایی صحیح برای مقابله با آن و نحوه درست رفتار با فرد افسرده را می‌دهند.

 

سگ سیاه افسردگی و توصیه‌های دوستانه 

«ورزش کن! با دوستانت بیشتر بیرون برو و همه تلاشت را بکن تنها نمانی!» اینها توصیه‌هایی است که به سپیده 33 ساله می‌شد زمانی که سگ سیاه افسردگی به قول خودش دامنش را گرفته بود. سپیده که یک دوره طولانی روان‌درمانی و دارودرمانی را گذرانده و این روزها حال بهتری دارد، برایم می‌گوید: «می‌دانم خیلی‌ها با این توصیه‌ها قصد کمک دارند اما باور کنید وقتی کسی دچار افسردگی می‌شود، این توصیه‌ها گاهی حالش را بدتر می‌کند. آدم افسرده نمی‌تواند از جایش بلند شود چه برسد که برود باشگاه و استخر. ممکن است مشاور و روانشناس هم همین توصیه‌ها را بکنند اما آنها تکنیک‌های خودشان را دارند. می‌خواهم بگویم افسردگی یک بیماری جدی است که با توصیه این و آن خوب نمی‌شود.»

 

او از آن روزهایی می‌گوید که تا ساعت 4 و 5 بعد از ظهر توی تختش می‌افتاد. معده‌اش از گرسنگی می‌سوخت اما با این همه توان آن را نداشت که بلند شود و چیزی بخورد. ترجیح می‌داد توی تخت بماند. چند باری هم که با زور اطرافیانش به باشگاه و استخر رفت گوشه‌ای را پیدا می‌کرد و اشک می‌ریخت تا این که بالاخره پیش مشاورش رفت. به قول خودش بدون دارودرمانی و روان درمانی هرگز دوباره سرپا نمی‌شد: «می‌دانی! مشکل جامعه ما این است که بیشتر آدم‌ها نسبت به مصرف داروهای اعصاب و روان گارد دارند. اصلاً آن را یک جور تابو و خط قرمز می‌دانند اما باور کن اگر دارو مصرف نمی‌کردم و مشاوره نمی‌گرفتم، سر پا نمی‌شدم. دائم به خودکشی فکر می‌‌کردم. برای همین است که این روزها هر کس حال و روزی مثل خودم دارد به جای توصیه به معاشرت، قدم زدن، ورزش و... تشویقش می‌کنم زودتر یک روانپزشک را ببیند.»

 

سرزنش نکنید، همدلی کنید 

آرمین 25 ساله هم روزهای سختی را پشت سر گذارده: «حس می‌کنم بیشتر افراد تصوری درست از افسردگی ندارند. البته من جوری بودم که صورتم یا حالاتم نشان نمی‌داد افسرده‌ام. اما همیشه توی دلم حالت غم، شکست و ترس داشتم. تا چهار سال مشاوره و پزشک را قبول نمی‌کردم در این چهار سال سه بار خودکشی کردم. نمی‌گویم الان کامل خوب شده‌ام چون افسردگی‌ام حاد بود. مثلاً همین الان که قرار بود با شما حرف بزنم از یک ساعت قبلش اضطراب گرفتم اما دارو خوردن باعث شده ازخانه بیرون بیایم و تا حدی نرمال شوم.»

 

آرمین به خاطر افسردگی شغلش را رها کرد، رشته تحصیلی‌اش در دانشگاه را نیمه تمام گذاشت و زندگی‌اش بشدت تحت‌الشعاع این بیماری قرار گرفت: «قبل از افسردگی فوتبال بازی می‌کردم بعدش تا سر کوچه هم نمی‌توانستم بروم. آدم افسرده هیچ بازدهی ندارد، به پوچی محض رسیده بودم. من همیشه حرفم با خانواده‌هاست؛ این که وقتی کسی دچار این حالات می‌شود درکش کنند و با احساس گناه عذابش ندهند. همان کاری که خانواده‌ام با من کردند. آنها دائم سرکوفت می‌زدند که چرا درس و کارم را رها کرده‌ام. نمی‌فهمیدند که مشکل بزرگی زمین‌گیرم کرده. بعد از خودکشی و صحبت با پزشک‌ها رفتارشان بهتر شد.»

 

تارا 36 ساله اما سبک و مدل افسردگی‌اش کمی متفاوت است. می‌گوید سال‌ها گوشه‌گیر و منزوی شده بود. به همه می‌گفت تنهایی‌اش را دوست دارد اما راستش را بخواهید از تنهایی‌اش لذت نمی‌برد. صبح تا غروب توی تخت می‌ماند، از 10 میهمانی که دعوت می‌شد 5 تایش را رد می‌کرد و احساس ناشادی دائمی داشت: «اتفاقاً افسردگی هیچ وقت عملکردم را مختل نکرد. سر کار می‌رفتم، حتی در کارم پیشرفت هم داشتم. توی این سال‌ها هفته‌هایی هم بود که حالم خوب بود اما بیشتر اوقات همان احساس غم، گوشه گیری، دلگیری، و اضطراب با من بود. دوستان توصیه می‌کردند ورزش کنم، معاشرت کنم اما من مدام می‌گفتم سبک زندگی خودم را دوست دارم تا این که مشاورم کمک کرد فکرم را عوض کنم. من دارو نخوردم اما با توصیه‌های مشاورم روز به روز بهتر شدم.»

 

راههای درمان افسردگی

در مبحث افسردگی دو بحث متفاوت داریم؛ یکی افسرده خویی و دیگری افسردگی حاد

 

افسرده‌خویی و ملال روزمره 

مشاور و استاد دانشگاه درباره افسردگی بیشتر توضیح می‌دهد: «در مبحث افسردگی دو بحث متفاوت داریم؛ یکی افسرده خویی و دیگری افسردگی اساسی یا حاد. در افسرده‌خویی علت افسردگی مشخص نیست و افسردگی ذره‌ذره و شاید در مدت زمان طولانی رخ دهد. در این حالت حال فرد، دیگر آن حال سابق نیست. شاید فرد افسرده، کار کند، روابط اجتماعی هم داشته باشد اما شاد نیست. این افراد خودشان هم در مشاوره عنوان می‌کنند که احساس شادی و لذت ندارند. مثلاً تفریح‌ها شادشان نمی‌کند. اما افسردگی حاد متفاوت است و معمولاً بعد از یک بحران رخ می‌دهد و فرد یادش می‌آید که مثلاً دو - سه هفته است حالش بد شده یا عملکردش افت کرده. این افسردگی نوع حاد است که علائم کاملاً مشخصی دارد.»

 

این استاد دانشگاه تأکید می‌کند که افسرده‌خویی در جامعه ما بیشتر رواج دارد: «پیام افسرده‌خویی به فرد این است که برو گوشه‌ای، فرار کن و تنها باش. در حالی که در افسردگی اساسی فرد افکار خودکشی دارد. نحوه خورد و خوراک و خوابش تغییر می‌کند. معمولاً این افراد از روز بدشان می‌آید و شب‌ها را ترجیح می‌دهند. دائم گریه می‌کنند. در یک جمله در افسردگی حاد فرد حال تکان خوردن ندارد و به این سادگی‌ها هم قابل حل شدن نیست و معمولاً با کمک و مداخله خانواده افراد به روانپزشک مراجعه می‌کنند.

 

اما احوالات یک آدم افسرده‌خو متفاوت‌تر است. پیام اصلی بیماری‌اش این است؛ خلوت را انتخاب کن و این پیام دائماً فرد را بیشتر به غار تنهایی دعوت می‌کند؛ غاری که خود بیماری است. آن وقت معمولاً به فرد تکالیفی می‌دهیم که باید انجام دهد و چون در جامعه ما گارد نسبت به مصرف دارو هم بالاست و خیلی از افسرده‌خوها هم از مصرف دارو گریزانند با روان‌درمانی و مشاوره سعی در حل مشکل‌شان داریم.»

 

او توصیه می‌کند: «آدم‌های افسرده خلق بسیار پایین یا تحریک‌پذیری بالا دارند. آنها ممکن است با دو جمله عصبی شوند. پس بهتر است با توصیه‌های غیر کارشناسی کار را بدتر نکنیم. چون معمولاً با اصلاح نگرش می‌توانیم رفتار را اصلاح کنیم و این کار از یک آدم غیر متخصص برنمی‌آید.»

 

روانشناسی هم معتقد است همدلی و گوش دادن به یک آدم افسرده و تشویقش برای کمک گرفتن تخصصی بهترین راه کمک به اوست: «همدلی از توصیه‌های غیر تخصصی مفیدتر است. متأسفانه جامعه ما از بیماری‌های اعصاب و روان فاجعه‌سازی می‌کند. در حالی که با کمک گرفتن می‌توانیم از باتلاقی به نام افسردگی که ذره‌ذره کارکردهای شغلی، تحصیلی و اجتماعی فرد را می‌گیرد نجات پیدا کنیم. این بیماری در صورت درمان نشدن می‌تواند به معلولیت منجر شود.»

 

به عقیده او خیلی اوقات فرد با یک رابطه درمانی خوب وقوی می‌تواند حال بهتری پیدا کند. برای همین هم سازمان بهداشت جهانی افسردگی را سرماخوردگی روانی نامیده که هر آدم سالمی هم می‌تواند دو بار در سال درگیرش شود: «این سرماخوردگی روانی ممکن است سراغ همه ما بیاید، از آن نترسیم و فاجعه نسازیم و ساده‌سازی‌اش هم نکنیم؛ چراکه با روان درمانی و دارودرمانی قابل حل است، پس به همه می‌گویم بیایید درباره افسردگی باهم حرف بزنیم و از آن تصویر کلیشه‌ای یا عجیبی نسازیم.»

 

منبع: salamatnews.com